
مبحث اول: ضرورت و اهمیت سبک زندگی اسلامی
پرداختن به سبک زندگى، چرا مهم و ضروری است؟
سؤال اساسی در بازیابی ضرورت و اهمیت پرداختن به مباحث سبک زندگی اسلامی و همت گماشتن برای نهادینه کردن آن در جامعه، این است که چرا در این شرایط حساس کشور ما که بسیارى از عوامل در امور اقتصادى، فرهنگى، سیاسی، اجتماعى و بینالمللی مؤثرند، مقام معظم رهبرى این عنوان را مطرح و با دقت و دغدغهاى خاص، پرسشهایى را مطرح ساختند؛ مانند اینکه چرا مظاهر فساد در جامعه بیشتر شده است؟ چرا غیرتورزی از خانواده و جامعه رنگباخته است؟ چرا در روابط اجتماعى و خانوادگى صمیمت کمتر و اختلافات زیاد شده است؟ چرا بنیانهای خانواده سست شده و طلاق زیاد است؟
پیداست که انگیزه ایشان براى طرح این مسئله، نگرانى از رفتارهاى فردی و اجتماعى است که با بینشها و ارزشهاى اسلامى سازگار نیست و درنتیجه به ضرر جامعه خواهد بود. مقام معظم رهبری میفرماید:
ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم – که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است – باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهی اساسی و مهمی است.[۱]
نرمافزار تمدنسازی
سبک زندگی نرمافزار جامعهسازی و تمدنسازی اسلامی است؛ و مجاهدت در تحقق بخشیدن به آن، راه ساخت امت و تمدن اسلامی است. مقام معظم رهبری درباره جهاد اصلاح سبک زندگی و جهاد در راه بنای جامعه اسلامی سخن به میان آورده و سبک زندگی را بهعنوان متن تمدن اسلامی معرفی کردند: «جهاد اصلاح سبک زندگی متن تمدن اسلامی است.»[۲]
اینفوگرافی جایگاه مفهومی سبک زندگی در تمدنسازی نوین اسلامی را در شکل زیر ببیندید:
ایشان در سخنرانی مشهور خود درباره اهمیت سبک زندگی چون بیان میکند:
هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبهی درستی است – این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهایی که ما امروز بهعنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشتهایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی مسائل علمی، هم در زمینهی مسائل اجتماعی، هم در زمینهی اختراعات – که شما حالا اینجا نمونهاش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند – و از این قبیل، الیماشاءالله در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علیرغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان «سبک زندگی» است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئلهی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلهی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسبوکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۲۳/۷/۱۳۹۱٫
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از شاعران، ۱/۵/۱۳۹۲٫
———————————————————————————————————–
پیوست توضیحی:
فرهنگ و تمدن
از یک منظر، «تمدن» به نظامهای بزرگ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اشاره دارد که از نظ جغرافیایی واحد کلانی را در یک قلمرو پهناور، معمولاً یک امپراتوری در برمیگیرد و برخوردار از فرهنگ گسترده و پروده میباشد. اعتلای فرهنگی سبب دستیابی جامعه به مدنیت میشود.
فرهنگ سالم و پیشرو، نظامی از ارزشها، هنجارهای رفتار و اندیشه به مردم خود میدهد که مردم با پذیرش درونی، از آن پیروی میکنند و در نتیجه، زندگی اجتماعی با هماهنگی به سوی هدف خود پیش میرود. چنین جامعهای که مردم دارای سبک زندگی سالم و مختص به فرهنگ خود هستند، میتواند پایهگذار یک تمدن جهانی باشد و در سرآغاز یک مرحله بزرگ تاریخی قرار گیرد.[۱]
[۱] . علیاکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۵ و ۶؛
و ر.ک: داریوش آشوری، تعریفها و مفهوم فرهنگ، ص ۱۱۴-۱۲۸؛ محمدتقی جعفری، فرهنگ پیرو ، فرهنگ پیشرو، ص ۱۱-۷۳؛ ساموئل هانتینگتون، نظریه برخورد تمدنها، ص ۴۰۷٫
————————————————-
تهیه، بازپژوهی و نگارش: مسعود نورعلیزاده میانجی