کد خبر: ۵۳۳۵۶
۱۵۶۷ بازدید
۲ دیدگاه (۲ تایید شده)

تأملات فلسفی پیرامون مقوله ی " تاریخ "

۱۳۹۴/۱۰/۱۰
۱۵:۵۲

یکی از معلم ها ی خوب انسان در هر زمانی " تاریخ " بوده است. هر کسی می تواند از تاریخ درس بیاموزد. آقای دکتر داوری اردکانی می گویند که نوشتنِ تاریخِ گذشتگان بیشتر برای "عبرت" گرفتن است و نوشتن تاریخِ اکنون مان بیشتر برای این است که " وضع و موقع خود را در عالم دریابیم و بدانیم که کجا هستیم و چه می کنیم و به کجا می رویم."(سیاست،تاریخ،تفکر – ص 276) ما با خواندن تاریخ، هم از گذشتگان یادی می کنیم و هم از خودمان! اینکه حالِ مردم در گذشته چگونه بوده است و اینکه حالِ ما اکنون چگونه است را می توان از آموزگار تاریخ آموخت. ظاهرِ تاریخ داستان است؛ داستانِ زندگی گذشتگان اما باطن تاریخ درس است؛ درس زندگی. درس های زندگی می تواند شاملِ  همه ی زمانها باشد. خواندن تاریخ هم برای کسب معرفت است و هم برای عبرت گرفتن.

تاریخ آن بخش از گذشته ی ما ست که آنرا می شناسیم. بدون شناخت گذشته، گذشته فقط گذشته است و نه تاریخ! بدون شناخت دقیق قلعه ای که در نزدیکی شهرمان و در میان کوهها است، آن قلعه دیگر بخشی از تاریخ ما نیست بلکه همچون تکه سنگی، بخشی از طبیعت است.

تاریخ آن بخش از گذشته است که موضوع شناخت قرار گرفته است و در غیر اینصورت "ما گذشته ی سرشار و غنی داریم اما هنوز تبدیل به موضوع شناخت نشده است. زیسته ایم اما آن زیست های متکثر را به تمامی تصاحب نکرده ایم" ( سوسن شریعتی، دن کیشوت در شهر، ص 125 ) بواسطه ی این شناخت است که روح دوباره ای در کالبد این اجسام بظاهر ساکت و بی جان دمیده شده و آنها دوباره شروع به سخن گفتن با ما می کنند. بواسطه ی شناخت است که گذشته را می توان امروزی کرد.

تاریخ، تاریخ زندگی انسان است. تاریخ، راه های گوناگونی است که انسان در دورانهای گوناگون پیموده است. تاریخ، مجموعه ی راههای است که انسان در مسیر زندگی اش و در طول زمان های گذشته پیموده است. بعضی از این راه ها خوب بوده و بعضی بد. بعضی از این راه ها برای انسان همراه با موفقیت بوده و بعضی همراه با شکست. ما به این راه های پیموده شده ی انسان در مسیر زندگی اش نیز می توانیم بیاندیشیم و این هم یک نوع نگاه به تاریخ است. نگاهی که به راه و روش ها توجه دارد و آنرا در همه ی ادوار زندگی مهم می داند چرا که بدون پیدا کردن راه و روش، هیچ عملی امکان تحقق ندارد. عمل بعد از یافتن "راه و روش" است که امکان تحقق دارد. یافتن راه و روش، مقدم بر عمل است. بدون یافتنِ راه نمی توان به جای رسید. بدون یافتن راه و روش نمی توان به شناخت موضوعی نزدیک شد. بدون پیدا کردن راه و روش، صحبت از شناخت یک موضوع، خیالی بیش نیست. مطالعه ی تاریخ با این نگاه می تواند ما را در یافتنِ راه و روش مناسب کمک کند.

خیلی چیزها تاریخ دارند مثلِ علم، هنر، تفکر، تحولات اجتماعی، دین، زندگی و... اما باید توجه داشت که تاریخِ یک چیز، عینِ خودِ همان چیز نیست. مثلا تاریخِ فلسفه، عینِ خودِ فلسفه نیست اما تاریخِ فلسفه و آگاهی ما نسبت به آن، می تواند ما را در شناختِ بهتر و عمیقترِ فلسفه یاری کند. تاریخِ فلسفه، سیری است که فلسفه در شکلِ اندیشه های فلسفی گوناگون اعم از موافق و مخالف و یا ضعیف و قوی و یا درست و نادرست، در طولِ زمان داشته است .تاریخِ فلسفه، سرگذشتِ اندیشه های گوناگون فلسفی در طولِ زمانهای گوناگون است. تاریخ فلسفه، سرگذشتِ سیر تفکر بشر در طی دورانهای گوناگون است. تاریخ فلسفه، شاملِ مجموع فهم های انسانها از فلسفه، از زمان های گذشته تا حال می باشد. تاریخِ هر چیزی یک پشتوانه ی معتبر برای آن  چیز است. شناختِ تاریخِ هر چیزی ما را به شناختِ بهتر آن چیز نزدیک می سازد. تاریخِ فلسفه مثلِ تن و جسمِ فلسفه است اما روح واساسِ فلسفه " تفکر " است. روح و جانِ فلسفه با "اندیشدن" همواره می تواند تازه و شاداب و زنده بماند اگرچه که ممکن است بر تن و جسم فلسفه سالهای سال زمان گذشته باشد. تاریخِ فلسفه یک تاریخِ کهن است اما حقیقتِ فلسفه پیامی ست تازه و هر لحظه نو که می توان در سایه ی تفکر  آنرا از زبانِ زمان شنید! در طولِ تاریخ ، فلاسفه ی بزرگِ، از زبانِ زمان سخن گفته اند و نه از زبانِ خود. به زبانِ زمان اندیشیدن و از زبانِ زمان سخن گفتن، هنرِ فلاسفه ی بزرگ است. ما همانگونه که تاریخ فلسفه داریم، فلسفه ی تاریخ هم داریم. فلسفه ی تاریخ فهم این معناست که ما اکنون در کجای زمان استاده ایم.

فرج عزیزی

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۴/۱۰/۱۲ ۰۳:۱۰

ممنون

۹۴/۱۰/۱۱ ۱۱:۴۷

 phln

اخبار روز