رفتم ساختمون شورای شهر؛ یارو میگه شما هم واسه استیضاح شهردار اومدی؟؟؟ گفتم: اومدم اینجا برم دستشویی، آخه در دستشویی پارک قفل بود!
با دوستم تو میدون معلم بودیم؛ میگه این تلویزیون شهری فقط تبلیغات پخش می کنه؟؟؟ گفتم: قراره در آینده مثل مال کرج برنامه آموزشی(!) هم نشون بده!
داریم از سه راه آقکند رد میشیم، دیدیم کامیون دارا جمع شدن؛ بابام میگه بازم اعتصاب کردن؟؟؟ گفتم:خیلی وقت بود همدیگرو ندیده بودن، دارن صله ارحام می کنن!
جلو ترمینال دو ساعت وایستادیم تو صف CNG، یارو بدون توجه به صف همینجوری اومد چپید تو جایگاه! ملت اعتراض کردن؛ میگه شما هم میخواین گاز بزنید؟؟؟ گفتم: ما میخوایم لیس بزنیم!
فامیلمون که از تهران اومده رو بردم قیز قالاسی؛ نگاه کرده میگه باید خیلی تاریخی باشه آره؟؟؟ گفتم: تازه ساخته، منتها چون آجراشو از کارگاه شهرداري خریدن اینجوری به نظر میاد!
تو تقاطع آزادگان جنوبی و ارشاد ماشین یه بنده خدا رو زیر کرد؛ زنگ زدیم اورژانس میگه آمبولانس بفرستیم؟؟؟ گفتم: نه! واسه سلامتیش صلوات بفرستید!
اومدم میگم می خوان صدای میانه رو ببندن؛ میگه به خاطر اون قضیه؟؟؟ گفتم: به خاطر سد معبر!
یارو زده روح الله داداشی رو کشته؛ گرفتنش میگه حالا چی میشه؟ اعدامم میکنن؟؟؟ گفتم: میری مرحله بعد، باید یوسف کرمی رو هم بکشی!
داشتم تو معلم شمالی ماشینو پارک می کردم، یهو دیدم پارکبانه جلو ماشین وایستاده داره مینویسه؛ گفتم داری قبض مینویسی؟؟؟ گفت گفتم: دارم اسمتو پشت کارت عروسیم مینویسم!