دو روز دیگر همه چیز تمام میشود.
شنبه رئیس جمهور منتخب معرفی شده است و فضا آرام و حتی آرامتر و اضطراب از چهرهها برافتاده.
آفتاب بنفش بر سینهها و قلبها تابیده و دوباره بذر امید در هویت ما کاشته شده است. ما همان ساقهی سبزیم، بنفش گل دادیم. امروز شنبه سیام اردیبشهت دکتر حسن روحانی با لبخند معنادار همیشگی پیام مردم ایران را به جهان مخابره میکند. رسانهها مینویسند مردم ایران به صلح و دوستی رای دادند، آنها عقلانیت و تدبیر و امید را برگزیدند و دوستی را جای دشمنی نشاندند و سبز شدند اما نه میان پارچههای سبز حرم! و کامشان شیرین شد اما نه از شیرینی نباتهای مشهدی...
و برای 4 سال دیگر ما با دنیا نمیجنگیم، برای یک دورهی دیگر نفس میکشیم و آزادانه به دست هر سربازی گل سرخی میدهیم که شمیماش به فراخنای دموکراسی باشد و ریشهاش تا آسمان هفتم آدمیت رفته باشد و از حب و بغض و کینه و حسد کنده شود...
اینجا دولت امید است، امید در قلب ناآرام خاور میانه...امید در خاک همجوار سوریه و عراق و پاکستان و ترکیه
که با تدبیر، خاکش از خون جوانان سرخ نشده است. ما قلبمان در قلب راکتورهای فعال میتپد و خشت و سیمانمان را در پایههای پلهایمان پر میکنیم. پلهایی که ما را به شعر و شعور و شکفتن میرساند.
شنبه دولت امید و آبرو دوباره مرامنامهاش را تَکرار میکند؛ آزادی در اندیشه، منطق در کفتگو، قانون در عمل، استیفای حقوق شهروندی و پیاده شدن عدالت اجتماعی و اقتصادی.
آنجاست که خواهیم شنید؛ بار دیگر به توان این ملت شگفتی آفرین ایمان آوردهاند آنان که تحریم را فرصت و جنگ را نعمت میدانستند...
شنبه؛ هیچ تصویری ممنوع و در حصر نخواهد بود...کسی نخواهد گفت زبان کردی و ترکی را خدا آزاد کرد و عقلانیت این تکلیف را به بندگان آزاد خدا خواهد سپرد.
شنبه؛ هیچ چشمی سبز و کبود نیست و هر لب با این بند میلرزد؛
سر اومد زمستون
شکفته بهارون...