آقای فرماندار شهر همچون لباس آدمی است
اقای فرماندار می گویند شهر همچون لباس آدمی است که با او حرف می زند . اگر شهر میانه را به لباس خود تشبیه کنیم تصور کنید چه می شود؟
آقای فرماندار از گوشه و کنار شهر می خواهم انتقاد کنم تا بدانیم که شهروند میانه ای در چه وضعیتی زندگی می کند! آقای فرماندار این شهر شهری نیست که آرزویش را می کنیم ! آبادانی نان نیست ولی از نان شب نیز واجبتر و مهمتر است .
آقای فرماندار می گویند: در شهری فصل بهار رسید و درختان شکوفه دادند. شهردار از ساختمان شهرداری به فضای عطرآگین شهر نگاهی کرد و با خویش گفت : آرزوی من این است که شاهد شکوفایی استعدادهای شهروندان نیز باشم. سپس برگشت و در برنامه ی سالانه خود نوشت :«چشمانداز سال جدید؛ توسعه ی تواناییهای شهروندان بوسیلهی سه اصل مشارکت، مشارکت، مشارکت» البته ناگفته نماند که شهردار میانه را نمی گویم!. منظور، آیا می دانید شهرداری میانه چه می کند؟ بیایید با هم به خیابانها و کوچه های شهر سری بزنیم آن وقت است که با خود می گوییم اگر میانه شهردار نداشت آب از آب تکان نمی خورد؟
جنابعالی بهتر از ما می دانید که شهر خوب بایستی هم از نظر ظاهرو هم از نظرابعاد اجتماعی دارای ویژگی هایی باشد تا بتوان آن را شهری خوب نامید . ویژگی های ظاهری شهر شامل مواردی است که به زیبایی شهر می پردازد که موجبات آسایش مردم را نیز فراهم می کند در واقع چشم اندازی زیبا دارد، در میدان شهرش مجسمه موجود باشد و در کوچه هایش ذره ای خاک دیده نشود. شاید شما بگویید که دید من چه قدر انتقادآمیزاست! اما ما نباید خودمان را بیهوده بالا بگیریم و بگوییم که شهرما هیچ مشکلی ندارد، بلکه شهرما همانند دیگر شهر ها لازم به رسیدگی می باشد که البته این امرجز با همیاری شهروندان شهرو شهردار آن شهربه ثمرنخواهد رسید؛ البته لازم به ذکراست همراه باویژگی های ظاهری بایستی ویژگی های اجتماعی نیزدرشهربه وجود آید، به این خاطربرای تشکیل یک شهرخوب تنها ویژگی های ظاهری کافی نیست به طوریکه یک شهر خوب بایستی دارای شهروند خوب نیز باشد تا رشد و تکامل آن به درجه ی اعلی برسد، والبته رسیدن آن به درجه ی اعلی، نیاز به این دارد که ویژگی های ظاهری واجتماعی آن هر دو با یکدیگر ودر کنارهم باشد و در غیراین صورت آن شهر به یک شهرخوب تبدیل نمی شود.
درشهری زلزله آمده بود؛ تعداد زیادی از خانهها را خراب کرده و عدّهی بسیاری مرده و مجروح گذاشت. همه گفتند آمادگی نداشتیم. بار دیگر زلزله آمد؛ تعداد زیادی از خانهها را خراب کرد و عدّهای مجروح شدند باز اهالی گفتند: آمادگی نداشتیم. بار دیگر زلزله آمد.این بار کسی نمرد و کسی نیز مجــروح نشد چون مردم آن شهر و ساختمانهای آن شهر، آمادگی لازم را پیدا کرده بودند.
حکایت شهرمیانه چنین حکایتی نیست ! اگر استاندار محترم هزار با نیز انتقاد کند در جواب خواهیم گفت شهردار من هستم و انشاء ا... درست می شود فرصت کافی داریم!
مسئولینی که دل رنجور دارند که به گفته های ما خرده می گیرند توجه فرمایند : می گویند، هر شهروندی که خواست انگشت نشانهی خود را جهت نشان دادن مقصّر به طرف شهروند دیگر بگیرد لطفاً به سه انگشتی که به طرف او نشانه رفته است، دقّت نمایید.
سنگین است که یکی از این وظایف، تبلیغ شهرشان است. به نظر شما ما چگونه می توانیم شهرمان را تبلیغ کنیم .
- می گویند روزی سقراط حکیم بر دروازه شهری نشسته بود . شخصی به او رسید وگفت : من ساکن فلان شهر هستم و پس از سال ها تصمیم گرفته ام شهر خودم را عوض کنم و به شهر دیگری کوچ کنم به نظر شما این شهر برای مهاجرت چگونه شهری است ؟
سقراط از آن شخص می پرسد: اهالی شهر شما چگونه مردمی هستند.؟ او می گوید : مردمی هستند بدبین و زورگو که در امانت خیانت می کنند و نسبت به هم نامهربان و بیگانه هستند.
سقراط می گوید : اهالی این شهر نیز چنین مردمی هستند و آن شخص را از مهاجرت به آن شهر منع می کند در روزهای بعد،که سقراط در همان محل نشسته بودشخص دیگری به سقراط مراجعه می کند و می گوید علاقمند است که به این شهر مهاجرت کند . سقراط همان سوال قبلی خود را تکرارمی کند و می پرسد:به نظرت اهالی شهر خودت چگونه مردمی هستند؟ آن شخص می گوید :مردمی صمیمی ، مهربان ، امانتدار و با دیانت . سقراط برمی گردد و می گوید : اهالی این شهر هم این گونه اند و آن شخص را تشویق می کند که به آن شهر مهاجرت کند.
رفتارها نگرشهای هرشهروندی در سرنوشت آن شهر دخالت دارد. شهروندی که خود را عضوی از خانواده بزرگ شهری می داند و تلاش می کند همواره وظایف شهروندی را به خوبی انجام دهد باعث می شود رفتارهای شهروندی و اجتماعی شده در دیگران نیز پرورش یابد.
مطالعات نشان می دهد که شهروندان مسئولیت پذیر و آشنا به حقوق شهروندی خود به خود به وجود نمی آید ، بلکه در اثر آموزش مهارتهای زندگی جمعی و تحت آشنایی با فرهنگ شهرنشینی اهالی می آموزند،چگونه دریک شهرزندگی کنند،چگونه حریم خصوصی دیگران را محترم بشمارند و در نهایت چگونه در اداره یک شهر مشارکت نمایند.
اما بگذریم از این داستانها: شهر من میانه است شهری است که خیابانها پوشیده از خاک، عمران و آبادانی در آن دیده نمی شود! اگر به شهر دیگری برویم هنگام برگشتن غم و غصه آدمی را فرا می گیرد که خدایا دیگران هم زندگی می کنند و ما هم در این شهر که مسئولینش به فکر مردم نیستند! بله آقای فرماندار نمونه بارز را اگر می خواهید عملا نشان می دهم ! بیایید چند ساعتی مهمان من شوید و شما را به کوچه هایی ببرم که شهرداری یادش رفته است که آنجا میانه است ! شهرک های اطراف جاده، شهرک اندیشه، شهرک ولی عصر و تازه کند بالاو پایین همگی از یاد شهرداری رفته است که باید آنجاها را آباد کند! نمی دانم چرا هنگام عوارض آقایان همه چیز به یادشان می آید که حتی هنگام نفس کشیدن نیز باید به شهرداری عوارض داد و در قبال آن شهرداری چه میکند؟
آقای فرماندار بیایید شما را به خیابانی ببرم که شهرداری تازه آنجا را آسفالت کرده و بعد از گذشت چند ماه دوباره لکه گیری کرده است ؟ بیایید نشان دهم که آسفالت طبقه طبقه یعنی چه؟ بیایید نشان دهم که شهرداری هیچگونه ظرافت کاری ندارد؟ بروید بریدگی جلوی دانشگاه آزاد را ببینید که چرا بعد از گذشت چند ماه شهرداری چرا آنجا را خراب کرد و این بار بیشتر به جاده تجاوز کرد؟ این همه هزینه اسراف شده به حساب چه کسی می رود؟ آقای فرماندار ، راستی استاندار محترم چه بجا گفت، که شهر میانه گویا خمپاره خورده است! آیا می دانید این همه چاله و چوله نتیجه چیست ؟ شهرداری میانه از خودروها عوارض می گیرد و نوع عوارض بستگی به نوع مصرف سوخت دارد و در صورت دیرکرد جریمه تعلق می گیرد! آن چاله و چوله برای خودروهای دوگانه سوز و تک سوز می باشد ! راستی شما خودروی شخصی دارید ! اگر داشته باشید بهتر است وارد شهر میانه نکنید در ورودی شهر در یک پارکینگ بگذارید تا از دست این چاله و چوله ها در امان باشد! راستی چرا هنگام آمدن استاندار محترم مسیر تردد را لکه گیری می کنند تا اسباب ناراحتی وی نشوند! چرا شهروند هنگام خروج از خانه خود شاهد آسفالت مناسب نباشد؟ اگر می خواهید شما را به شهرهای دیگر ببرم و از امکانات آنها بازدید کنید که شاید از آنها الگو برداری کنیم . اما آقای فرماندار چه باید کرد:
1- شهر میانه نیاز به یک منطقه تفرجگاه مناسب دارد این تفرجگاه یا در داخل شهر احداث شود یا در بیرون . اگر گذرتان به تفرجگاه گاوازنگ زنجان، فرحزاد تهران، عینالی تبریز، بند ارومیه بیفتد می توانیم با حداقل امکانات در منطقه قلعه دختر تفرجگاهی احداث کنیم آقای فرماندار به خدا قسم همشهریان ما انسانهایی مثبت و باکلاسی هستند که نیاز به تفرجگاه دارند.
2- منطقه پل دختر نیز می تواند محلی مناسب برای تفرجگاه باشد.فقط کمی همت می خواهد و بس.
3- آقای فرماندار شهر میانه مشکل ترافیک دارد و این مشکل با یکطرفه نمودن خیابانها حل نمی شود. در شهر باید خیابان احداث نمود. سئوالی که از شهرداری می توان پرسید که نظرشان در مورد احداث خیابان چیست؟ بهتر نیست این موضوع را موضوع انشاء دانش آموزان کنیم تا نظرشان را بپرسیم ! شاید شهرداری هیچ نظری در این مورد ندارد! آقای فرماندار ما هم می دانیم احداث خیابان هزینه دارد ! اگر مشکل هزینه است و مدیریت نمی تواند پاسخگو باشد آن وقت، دیگر، مسئول وجودش به نظر ضروری نمی رسد.
4- شهر میانه نیاز به آسفالت ریزی سرتاسری دارد البته با این مدیریت نه! کار را باید به کاردان سپرد! قبول کنیم که قبول مسئولیت بدون لیاقت خیانت است ! اگر امروز مشاهده می کنیم که خیابانی تازه آسفالتی ریزی شده است از بین رفته است باید آن شخص را که نظارت کرده و نماینده شهرداری می باشد حلقه آویز کرد تا پاسخگو شود که چرا چنین کاری را نموده است ؟ اگر امروز می بینیم که در ورودی شهر چاله و چوله بوجود آمده است ( منطقه چهاربانده شده از سمت تبریز و زنجان) بایستی مهندس ناظر را به میز محاکمه کشید که چرا چنین وضعیتی بوجود آمده است و پاسخگو شود و ضرر و زیان پرداخت کند! آقای فرماندار سال گذشته شهرداری هنگام تعویض جوبهای خیابان خیام با زحمت جوبهارا برداشت و جالب است اگر امروز بخواهیم جوبهارا از نو بسازیم سرتاسر خیام را می توان در عرض چند ساعت بدون زحمت خراب کرد! حال ببینید مشکل کار کجاست؟ نظارت ضعیف است و ناظر نیز ضعیف عمل می کند! چه معنایی دارد که شهرداری محل درپوش آب و فاضلاب را درست نمی کند! وای به حال راننده! نمی دانم که چرا شهرداری ما اینقدر ضعیف است !
5- شهرداری ماه گذشته اقدام به آسفالت برداری چند مکان از خیابان بلوار زنیبیه نموده است و این محل را به امان خدا سپرده است و ما نیز این زحمت کشان را به امان خدا می سپاریم تا شاید فرجی حاصل شود. بازهم نظارت ضعیف بود اگر باور ندارید بیایید از نزدیک ضعف کارشان را نشان دهم! اما آقای فرماندار مشکل اصلی شهر میانه ضعیف بودن عملکرد و ضعیف بودن نظارت می باشد . اگر ناظر قوی باشد باور کنید شهر آباد می شود و دوبار کاری صورت نمی گیرد!
6- آقای فرماندار چند ساعتی اگر تحمل کنید در خیابانها و کوچه های سطح شهر مخصوصا شهرک اندیشه با خودرو بگردید اگر حالتان بهم نخورد این مسئولین را دعا کنید!
7- چرا میدان معلم و دیگر میادین این همه چاله چوله دارد شهرداری می بیند ولی بی تفاوت است .
8- آقایان جداول را رنگ آمیزی کردندولی جالب است جداول از بین رفته را از یادشان رفته است .
9- آقای فرماندار شهروندان میانه ای همیشه شرمنده مهمانهای خود هستند که از شهرهای دیگر می آیند ! شما مهمانهای خود را به کدام نقاط دیدنی میانه می برید خیابان معلم شمالی، شهرک امام، شهرک اندیشه و کدام محله!
10- آقای فرماندار آیا اطلاعی از طرح بازگشایی اطراف حرم امامزاده دارید! این طرح سالیان سال است که مطرح می شود ولی عملی نمی شود! اگر گذرتان به آنجا بیفتد با کمی دقت متوجه می شوید که صاحبان ملک نیز بلاتکلیف مانده و نمی دانند آیا ساختمانشان را مرمت و بازسازی کنند یا خیر؟ لذا شایسته است تکلیف را مشخص کنید که آیا این طرح بازگشایی عملی می شود یا خیر؟ اگر جواب منفی است همشهریان ما تکلیفشان را مشخص می شود که کسی بخواهد ساختمانش را مرمت و بازسازی کند با جان و دل انجام دهد!
11- شهرداری میانه زمان های قدیم گفته بود که کارخانه کمپوست احداث می کنیم ولی خبری نشد!
12- شهرداری میانه برای احداث بزرگترین میدان شهر مبلغ 15 میلیارد ریال هزینه خواهد نمود! آقای فرماندار میدان آماده، انواع چاله و چوله در اندازه های مختلف آماده است! لطفا مشخص شود این هزینه صرف چه اموری می شود؟ مگر قرار است زیرگذر یا روگذر بزنند؟ اگر چنین برنامه ای دارند عمر ما اجازه دیدن چنین برنامه ای را نمی دهد! شاید چند قرن دیگر ...
13- شهرداری میانه امسال چه طرحهای برای مبلمان و زیباسازی شهر دارند! قبلا توضیح بدهند منظور از مبلمان شهری و زیباسازی شهری چیست ؟
14- آقای فرماندار روشنایی داخل تونلهای جاده مطلوب نیست مخصوصا تونل شماره یک فاقد روشنایی است چندین سال است که تونل شماره یک چنین وضعیتی دارد انشاءا... شاهد روشنایی آن جا خواهیم بود یا خیر!
15- آقای فرماندار پارک جنگلی شهر میانه فاقد امکانات می باشد لذا از شهرداری و مسئولین می خواهیم گذری به پارک جنگلی شهرهای دیگر بروند حتما بعد از دیدن آنجا ، پارک جنگلی میانه را تخته می کنند ! واقعا جای تاسف است که چرا به این شهروندان خونگرم امکانات رفاهی مهیا نمی کنیم ! بهتر می دانیم غصه نباید بخوریم زمین مال ما نیست مهم آن است که کاری کنیم آسمان مال ما باشد . . .
16- تصاویری زیبا از شهر میانه را نشان می دهیم تا به یاد جمله زیبا بیفتیم که می گوید:
آقای فرماندار با دیدن تصاویر فوق که انشاء ا... از این تصاویر برایتان حتما روزهای آتی به نمایش می گذاریم سئوالی به ذهن می رسد میانه را اگر شهر بنامیم روستاهای کردستان و استانهای دیگر که به مراتب آبادتر از میانه هستند آنجا را شهر بنامیم اگر آنجا روستا است میانه را نمی توان بخشداری هم نامید ! واقعا قدر این مردم را باید دانست که در این شرایط بدون امکانات زندگی می کنند و جالب اینکه شهرداری عوارض می گیرد ای کاش مشخص شود این درآمد شهرداری صرف چه اموری می شود ؟ اگر صرف امورات عمرانی در شهر می شود ما در شهر عمرانی نمی بینیم اگر صرف امورات جاری می شود فکر نمی کنید زیادتر از حد معمول است !
آقای شهردار می گویند اگر فرصتها پشت در خانه شما نمی آیند، در دیگری بسازید. یعنی اینکه ما هم می دانیم برای عمران و آبادانی فرصت و زمان نیاز است ! اما این فرصت تا کی باید داده شود؟
از نخل برهنه سایه بانی مَطَلب
از مردم این زمانه کاری مَطَلب
عزت به قناعت است و مردی به شرف
با عزت خود بساز و یاری مَطَلب . . .
اما سخن اخر
- پرسیدم : چگونه بدانم که شهری برای زندگی مناسب است ؟
گفت : از رضایت شهروندان
پرسیدم : چگونه بدانم که شهری در حال پیشرفت است ؟
گفت : از درایت شهروندان
پرسیدم : چگونه بدانم که شهری مورد رحمت خداوند است ؟
گفت : از صداقت شهروندان
پرسیدم : چگونه بدانم شهری شورای شهر خوبی دارد ؟
گفت : از هدایت شهروندان
پرسیدم : چگونه بدانم شهری جوانان موفقی تربیت می کند
گفت : از حمایت شهروندان
و اما مسئولین محترم! بگذار آدمها تا میتواند سنگ باشند ، ” تو از نژاد چشمه باش “
از گفته های فوق ناراحت نشوید درددلی بود اگر خطابی بود به رسم محبت بود. همه ما آرزوی شهری زیبا داریم با امکانات و رفاه بیشتر ! نمی خواهیم این آرزوی را با خود به آن دنیا ببریم! لذا شایسته است شهرداری میانه عملکردی بهتر از اینها داشته باشد با این وضعیت نمی توان به آینده این شهر امید داشته باشیم!