کد خبر: ۱۴۷۵۶
۱۳۴۲ بازدید
۵ دیدگاه (۵ تایید شده)

دموکراسی هراسی، گریز از خرد جمعی (1)

۱۳۹۲/۶/۲۵
۱۶:۵۹

 

بخش اول -

 

پیشگفتار

چندی است در عین ناباوری و بهت، پدیده ای را در جامعه و به ویژه در مسایل شهری و نیز وقایع اخیر دانشگاه شاهد بودم که از دیدگاه شخصی بنده یکی از اساسی­ترین مشکلات و معضلات جامعه است که بایستی در مورد آن بحث شده و به دلایل بروز این پدیده فوق العاده نادر در دنیای پیشرفته کنونی پرداخته شود. مشاهده این پدیده بنده را به فکر واژه سازی برای آن وادار نمود و "هراس از خرد جمعی" و یا "دموکراسی­فوبیا" تنها واژگان مناسبی بودند که بر این پدیده منطبق بود. رفته رفته زوایای بیشتر و روشن­تری از این ترس بهت­آور آشکارتر شد. نتیجه جستجو برای نام ابداعی خودم برای این پدیده (democracy phobia یا دموکراسی هراسی) منجر به یافتن حدود 1000 نتیجه در گوگل برای آن گردید. واژه خودساخته بنده، ظاهراً قبلاً ابداع و استفاده شد بود. ظاهرا، دموکراسی فوبیا زیرمجموعه یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی اجتماعی یعنی فوبیا (phobia) یا هراس بود. دموکراسی­فوبیا یک پدیده نادر اجتماعی در دنیای پیشرفته کنونی و جزو مسایل و معضلات جوامع باستانی و قدیمی در دنیا، مطرح بوده و در بسیاری از جوامع حاضر، نمود خود را از دست داده است تا جایی که این واژه، به علت ندرت و قهقرا  و وضعیت رو به انقراض در دنیا، در لیست 4000 تایی فوبیاها (www.phobiaslist.com) نیز قرار نداشت. مطالب جمع بندی شده، در چند فصل تقدیم علاقمندان می­شود، باشد که بر حل مشکلات جامعه و شهرمان تأثیری هر چند اندک باقی گذارد.

 

 

پرسش­های اساسی

بیش از هر چیز، در عین بهت و ناباوری سؤوالاتی مطرح است که باید پاسخ (ها)یی را بر آن جستجو کرد. به واقع، چرا این بیماری نادر اجتماعی که ویژه جوامع دیکتاتورمآب و سلطان مدار قدیمی است، در جامعه ای مثل جامعه ما که اساسش بر جمهوریت استوار است نمود و رشد پیدا کرده  و به یک معضل صعب العلاج تبدیل شده است؟ این چه ترسی است که مسؤولین و تصمیم­گیرندگان ریز و درشت جامعه را فرا گرفته است؟ این هراس از مراجعه به آرای عمومی، مخصوصاً با کوچک­تر شدن دایره افراد رأی­دهنده از کجا نشات می­گیرد؟ در واقع چرا این ترس با مشارکت توده ناآگاه و عامه مردمی که امکان دستکاری و فریب افکار آنها وجود دارد به حداقل می رسد؟ چرا حساسیت به همه­پرسی با سطح آگاهی رأی­دهندگان رابطه مستقیم دارد؟ به عنوان مثال، چرا حتی دانشگاه­ها که می­توان آنها را کانون­های دانندگی و مغز متفکر یک جامعه دانست، همچنان مبتلا به انتصاب به جای انتخاب برای مدیران ارشدشان هستند؟ این بیم غیرقابل باور از چیست که خیلی­ها جرات بیان آن را در خلوت خود هم ندارند؟ چرا هر فرد مسؤولی با شنیدن صورت این سؤوالات و مسأله­ها، با انگشت هیس در مقابل بینی، بی درنگ آنها را پاک می­کند؟

  

هراس (فوبیا) چیست؟

فوبیا یا هراس که از واژه یونانی φόβος یا Phóbos به معنی ترس یا "ترس بیمارگونه" نشات می گیرد، نوعی اضطراب غیرعادی است. بیار(ران) مبتلا به این ترس دایمی از یک چیز یا موقعیت، علایم و اختلالات مشخصی را در فعالیت­های اجتماعی از خود بروز می­کنند. حدود 4000 نوع بارز از این ترس­ها تا کنون شناخته شده است که از جمله آنها می­توان به Achluophobia (ترس از تاریکی)، Acrophobia (ترس از بلندی) و Decidophobia (ترس از اتخاذ تصمیم) اشاره نمود.

 

چه دلایلی بر این ترس می­توان در جامعه تصور نمود؟

1 – آیا با آموزه­های دینی ما در تضاد است؟

استفاده از خرد جمعی، در واقع، مشورتی است که در سطحی بالاتر از دریافت نظر چند نفر صورت می گیرد.

آیا خود امر مشورت خارج از توصیه­های دینی و اسلامی است؟ موضوع مشاوره در اسلام همواره با اهمیت تلقى شده است. پیغمبر اكرم (ص) با وجود فكری نیرومند، به واسطۀ متوجه نمودن مسلمانان به اهمیت مشورت و نیز با هدف پرورش نیروى اندیشه در افراد، براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قایل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرف نظر می­نمود كه نمونه آن را در "جنگ احد" می توان مشاهده كرد.

خداوند در قرآن (آل عمران، 159) می­فرماید: "وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ" "و در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زیرا خداوند متوكلان را دوست دارد". در حدیثى از پیامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: «هیچكس هرگز با مشورت بدبخت و با استبداد رأى، خوشبخت نشده است» (تفسیر ابوالفتوح رازى). در سخنان علی (ع) مى خوانیم: «هر که خودکامگی کند به هلاکت رسد و هر که با دیگران مشورت کند در عقل آنان شرکت جسته است» (نهج البلاغه، حکمت 161) و نیز از پیامبر (ص) نقل شده كه فرمود: «هنگامى كه زمامداران شما، نیكان شما باشند و توانگران شما سخاوتمندان و كارهایتان به مشورت انجام گیرد، در این موقع روى زمین از زیر زمین براى شما بهتر است (یعنى شایسته حیات و زندگى هستید) ولى اگر زمامدارانتان، بدان، و ثروتمندان، افراد بخیل باشند و در كارها مشورت نكنید در این صورت، زیر زمین از روى آن براى شما بهتر است« (تفسیر ابو الفتوح رازى).

و اما با چه کسانی این مشورت توصیه شده است؟ مسلم است كه هر كسی نمى­تواند طرف مشورت قرار گیرد. على (ع) در نامه 53 مى فرماید: با سه طایفه مشورت نكن: بخیل، که تو را از فضل و بخشش باز می­دارد و از فقر و نیاز می ترساند، ترسو، که تو را از اقدام در امور سست می سازد و حریص، که به ناروا حرص و آز را در نظرت می آراید».

توجّه به نظر اکثریت و مشروعیت یافتن آن از ویژگی­ها و شاخصه­های مهم حکومت دموکراتیک است. در قرآن کریم به امر شورا و مشورت گروهی چنین پرداخته شده که "وَشَاوِرْهُمْ فِی الاْ ئَمْرِ..."، "...وَ أَمْرُهُمْ شُورَیَ بَیْنَهُمْ"، حضرت علی میفرماید: "همواره با جمعیت های بزرگ باشید، چرا که دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید; چرا که انسان تک رو، طعمة شیطان است، همانگونه که گوسفند تکرو طعمه گرگ میشود."

1. آیات شوری مربوط به اموری هستند که میتواند نظر اکثریت در آن مؤثر باشد (مانند: برنامه ریزی اقتصادی) نه امور الهی که نظر اکثریت در آنها هیچ تأثیری ندارد (مانند: منصب الهی، امامت، وصایت) و...

2. دسته­ای از آیات و روایات به اجتماعی بودن نظر دارد. در مقابل فردگرایی و نه اقلیت و اکثریت مورد بحث. مانند سخن یاد شدة امیرالمؤمنین.

3. دسته­ای به پیروی از اکثریت در مقام عمل و اجرا نظر دارد، مانند آیات 43 سوره بقره و 43 سوره آلعمران، "و ارکعوا مع الرَکعین" و "و اسجدی و ارکعی مع الراکعین".

4. دسته­ای نیز به تبعیت از اکثر دعوت کرده، به خاطر این که به حق نزدیکند نه به خاطر کثرت افراد، مانند: مقبوله عمر بن حنظله در تعارض اخبار: "از خبر شاذّی که نزد اصحاب مشهور نیست دست فروگذار; چرا که در آنچه مورد نظر همه است، شکی نیست." کشف واقع در این جا نه به خاطر اکثر بودن افراد است، بلکه به خاطر کثرت تتبعّ و تحقیقی است که احتمال رخ دادنش در اکثریت، بیشتر از اقلیت است و اگر این طور نبود، اجماع بدون کشف از قول معصوم باید حجت می­شد.

 

----------

پایان بخش اول

 ..... ادامه دارد.

 

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۲/۶/۲۷ ۱۸:۱۷
[quote name="قنبری"]از متن زیبا و بیان حقایق اجتماعی مان ممنونم. مصداق شهر ماست.[/quote]

ممنون و امیدوارم مفید و تأثیری هر چند ناچیز بر چند نفر داشته باشد.
۹۲/۶/۲۷ ۱۳:۴۶
[quote name="سینا میانه"]با سلام و احترام
آقای دکتر تقصیر دانشجویان، کارمندان، اساتید بزرگوار مشخص نیست و ناشناخته محکوم به تحمل این افراد هستند. کشور ما هیچ فاصله ای با سطح اول تکنولوژی ندارد به نظر می آید عده ای می خواهند این فاصله کم را به چندین هزار سال افزایش دهند؟ به نظر شما این راه را چگونه می توان برای این افراد تسهیل نمود؟ یا جنابعالی و آقای مهندس نائبی و سایر دوستانمان شیوه ای دیگر برای رسیدن به اهدف عالیه میانه گزینش خواهد نمود؟؟[/quote]

ممنون از نظر شما!
بر کسی پوشیده نیست که صحیح ترین نظر را افراد داخل یک مجموعه -به لحاظ تسط بر اوضاع آن - در مورد آن خواهند داشت. بحث این است که چرا در مسایل و تصمیم گیری های مهم، افراد مسلط درون آن - حتی با درصدی نزدیک به صفر - هیچ دخالتی داده نمی شوند، در حالی که مشخصاً صائب ترین نظرات مربوط به ایشان خواهد بود. چرا از کس یا کسانی که پاسخ پرسشی را به عینه می دانند چشم پوشی و سوالات را از کسی می پرسیم که یا پاسخی ندارد و یا به لحاظ عدم آشنایی و آگاهی، پاسخی نوعاً غلط و یا محافظه کارانه خواهند داشت؟

مسأله این است که هدف از ایجاد تغییر در یک مجموعه اصلاح آن نیست، بلکه مطلوب، فرمانبردارتر ساختن و تحت سیطره در آوردن هر چه بیشتر آن است. درد این است که هیچ کس نمی خواهد از سود و سهم متصور و کذایی و مصادره به نفع خود دست برداشته و یک مجموعه را به خود واگذار نماید. بلکه همه می خواهند با ابزار قرار دادن آن به اهداف خرد و کلان خود دست یابند.

در ادامه مقاله به دلایل روال این پدیده و فرهنگ شدن آن و نیز تبعات و پیامدهای منفی و مخرب آن خواهم پرداخت.

موفق باشید.
۹۲/۶/۲۷ ۰۷:۰۰
با سلام و احترام
آقای دکتر تقصیر دانشجویان، کارمندان، اساتید بزرگوار مشخص نیست و ناشناخته محکوم به تحمل این افراد هستند. کشور ما هیچ فاصله ای با سطح اول تکنولوژی ندارد به نظر می آید عده ای می خواهند این فاصله کم را به چندین هزار سال افزایش دهند؟ به نظر شما این راه را چگونه می توان برای این افراد تسهیل نمود؟ یا جنابعالی و آقای مهندس نائبی و سایر دوستانمان شیوه ای دیگر برای رسیدن به اهدف عالیه میانه گزینش خواهد نمود؟؟
۹۲/۶/۲۶ ۰۷:۴۳
دوست عزیز من!
مشکل این است که همین افراد ناآگاهی که فرمودید خود را عقل کل می دانند و جرات و حق اظهار نظر در مورد دانشگاهی که هرگز آن را ندیده اند و تجربه روشنی از آن ندارند - و صد البته سایر مجموعه ها - را به خود می دهند.

این نوع کنش ها ریشه در چند دلیل عمده دارد:
1- این افراد به دلیل خودشیفتگی کاذب و خودعقل کل انگاری در عین آکاهی از ناشنایستگی خود، دایما در پی اثبات و به رخ کشیدن قدرتشان - هرچند موقت و بی ریشه - به هر شکل ممکن می باشند و این کار به یک لذت و فانتزی برای آنها بدل شده است. این افراد اطرافیان خود را با این اعمال به سخره می گیرند.

2 - هراس از از کف دادن پایگاه و دایره قدرت پوشالی، ترس از خارج شدن یک مجموعه از زیر چنگال تسلطشان.

3 - بکش بکش های طناب جناحی و آینده بینی های پوچ سیاسی، اجازه پذیرش افراد مستقل و صاحب تفکر غیر وابسته را از ایشان سلب می کند.

و ................

واقعا به اوضاع این شهر بایستی افسوس و صد افسوس خورد.



[quote name="دکتر-م"]دکتر جان سالهاست که با جنابعالی و خصوصیات عالی اخلاقی جنابعالی در دانشگاه آشنایی کامل دارم . مطالب بسیار مفیدی را بیان فرمودید ولی در عین حال این بار بازهم نمایندگان میانه بودند که بدلیل اختلاف افکنی تعدادی از اطرافیان بازنشسته و بی انگیزه دور و برشان ساکان چنین مراکز مهم دانشگاهی میانه و ... را به غیر بومیها سپردند ! اداره پست میانه هکذا ! منتظر باشید فردا پس فردا حتی مدارس میانه را هم می بینید به غیر بومیها خواهند سپرد !
چون میانه و استعداد میانه ایها را می بینند و بدلیل همان افراد !!! احاطه کننده !!؟؟؟ باور ندارند استعدادها را !
در تحصیلات عالی تکمیلی که چندین سال است به سایر شهرها و استانها سفر دارم بهترین و لایقترین مدیران را در حساسترین پستها و مراکز دانشگاهی دیده ام ولی در میانه این خفقان بوجود آمده توسط برخی اشخاص حقیقی !!! پیر و فرسوده! که حتی چند بار نیز سکته نموده اند! متاسفانه نخبه کشی شدیدی رابوجود آورده !
تا کی باید منتظر بمانیم تا[/quote]
۹۲/۶/۲۵ ۱۷:۴۷
دکتر جان سالهاست که با جنابعالی و خصوصیات عالی اخلاقی جنابعالی در دانشگاه آشنایی کامل دارم . مطالب بسیار مفیدی را بیان فرمودید ولی در عین حال این بار بازهم نمایندگان میانه بودند که بدلیل اختلاف افکنی تعدادی از اطرافیان بازنشسته و بی انگیزه دور و برشان ساکان چنین مراکز مهم دانشگاهی میانه و ... را به غیر بومیها سپردند ! اداره پست میانه هکذا ! منتظر باشید فردا پس فردا حتی مدارس میانه را هم می بینید به غیر بومیها خواهند سپرد !
چون میانه و استعداد میانه ایها را می بینند و بدلیل همان افراد !!! احاطه کننده !!؟؟؟ باور ندارند استعدادها را !
در تحصیلات عالی تکمیلی که چندین سال است به سایر شهرها و استانها سفر دارم بهترین و لایقترین مدیران را در حساسترین پستها و مراکز دانشگاهی دیده ام ولی در میانه این خفقان بوجود آمده توسط برخی اشخاص حقیقی !!! پیر و فرسوده! که حتی چند بار نیز سکته نموده اند! متاسفانه نخبه کشی شدیدی رابوجود آورده !
تا کی باید منتظر بمانیم تا

اخبار روز