بخش اول -
پیشگفتار
چندی است در عین ناباوری و بهت، پدیده ای را در جامعه و به ویژه در مسایل شهری و نیز وقایع اخیر دانشگاه شاهد بودم که از دیدگاه شخصی بنده یکی از اساسیترین مشکلات و معضلات جامعه است که بایستی در مورد آن بحث شده و به دلایل بروز این پدیده فوق العاده نادر در دنیای پیشرفته کنونی پرداخته شود. مشاهده این پدیده بنده را به فکر واژه سازی برای آن وادار نمود و "هراس از خرد جمعی" و یا "دموکراسیفوبیا" تنها واژگان مناسبی بودند که بر این پدیده منطبق بود. رفته رفته زوایای بیشتر و روشنتری از این ترس بهتآور آشکارتر شد. نتیجه جستجو برای نام ابداعی خودم برای این پدیده (democracy phobia یا دموکراسی هراسی) منجر به یافتن حدود 1000 نتیجه در گوگل برای آن گردید. واژه خودساخته بنده، ظاهراً قبلاً ابداع و استفاده شد بود. ظاهرا، دموکراسی فوبیا زیرمجموعه یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی اجتماعی یعنی فوبیا (phobia) یا هراس بود. دموکراسیفوبیا یک پدیده نادر اجتماعی در دنیای پیشرفته کنونی و جزو مسایل و معضلات جوامع باستانی و قدیمی در دنیا، مطرح بوده و در بسیاری از جوامع حاضر، نمود خود را از دست داده است تا جایی که این واژه، به علت ندرت و قهقرا و وضعیت رو به انقراض در دنیا، در لیست 4000 تایی فوبیاها (www.phobiaslist.com) نیز قرار نداشت. مطالب جمع بندی شده، در چند فصل تقدیم علاقمندان میشود، باشد که بر حل مشکلات جامعه و شهرمان تأثیری هر چند اندک باقی گذارد.
پرسشهای اساسی
بیش از هر چیز، در عین بهت و ناباوری سؤوالاتی مطرح است که باید پاسخ (ها)یی را بر آن جستجو کرد. به واقع، چرا این بیماری نادر اجتماعی که ویژه جوامع دیکتاتورمآب و سلطان مدار قدیمی است، در جامعه ای مثل جامعه ما که اساسش بر جمهوریت استوار است نمود و رشد پیدا کرده و به یک معضل صعب العلاج تبدیل شده است؟ این چه ترسی است که مسؤولین و تصمیمگیرندگان ریز و درشت جامعه را فرا گرفته است؟ این هراس از مراجعه به آرای عمومی، مخصوصاً با کوچکتر شدن دایره افراد رأیدهنده از کجا نشات میگیرد؟ در واقع چرا این ترس با مشارکت توده ناآگاه و عامه مردمی که امکان دستکاری و فریب افکار آنها وجود دارد به حداقل می رسد؟ چرا حساسیت به همهپرسی با سطح آگاهی رأیدهندگان رابطه مستقیم دارد؟ به عنوان مثال، چرا حتی دانشگاهها که میتوان آنها را کانونهای دانندگی و مغز متفکر یک جامعه دانست، همچنان مبتلا به انتصاب به جای انتخاب برای مدیران ارشدشان هستند؟ این بیم غیرقابل باور از چیست که خیلیها جرات بیان آن را در خلوت خود هم ندارند؟ چرا هر فرد مسؤولی با شنیدن صورت این سؤوالات و مسألهها، با انگشت هیس در مقابل بینی، بی درنگ آنها را پاک میکند؟
هراس (فوبیا) چیست؟
فوبیا یا هراس که از واژه یونانی φόβος یا Phóbos به معنی ترس یا "ترس بیمارگونه" نشات می گیرد، نوعی اضطراب غیرعادی است. بیار(ران) مبتلا به این ترس دایمی از یک چیز یا موقعیت، علایم و اختلالات مشخصی را در فعالیتهای اجتماعی از خود بروز میکنند. حدود 4000 نوع بارز از این ترسها تا کنون شناخته شده است که از جمله آنها میتوان به Achluophobia (ترس از تاریکی)، Acrophobia (ترس از بلندی) و Decidophobia (ترس از اتخاذ تصمیم) اشاره نمود.
چه دلایلی بر این ترس میتوان در جامعه تصور نمود؟
1 – آیا با آموزههای دینی ما در تضاد است؟
استفاده از خرد جمعی، در واقع، مشورتی است که در سطحی بالاتر از دریافت نظر چند نفر صورت می گیرد.
آیا خود امر مشورت خارج از توصیههای دینی و اسلامی است؟ موضوع مشاوره در اسلام همواره با اهمیت تلقى شده است. پیغمبر اكرم (ص) با وجود فكری نیرومند، به واسطۀ متوجه نمودن مسلمانان به اهمیت مشورت و نیز با هدف پرورش نیروى اندیشه در افراد، براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قایل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرف نظر مینمود كه نمونه آن را در "جنگ احد" می توان مشاهده كرد.
خداوند در قرآن (آل عمران، 159) میفرماید: "وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ" "و در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زیرا خداوند متوكلان را دوست دارد". در حدیثى از پیامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: «هیچكس هرگز با مشورت بدبخت و با استبداد رأى، خوشبخت نشده است» (تفسیر ابوالفتوح رازى). در سخنان علی (ع) مى خوانیم: «هر که خودکامگی کند به هلاکت رسد و هر که با دیگران مشورت کند در عقل آنان شرکت جسته است» (نهج البلاغه، حکمت 161) و نیز از پیامبر (ص) نقل شده كه فرمود: «هنگامى كه زمامداران شما، نیكان شما باشند و توانگران شما سخاوتمندان و كارهایتان به مشورت انجام گیرد، در این موقع روى زمین از زیر زمین براى شما بهتر است (یعنى شایسته حیات و زندگى هستید) ولى اگر زمامدارانتان، بدان، و ثروتمندان، افراد بخیل باشند و در كارها مشورت نكنید در این صورت، زیر زمین از روى آن براى شما بهتر است« (تفسیر ابو الفتوح رازى).
و اما با چه کسانی این مشورت توصیه شده است؟ مسلم است كه هر كسی نمىتواند طرف مشورت قرار گیرد. على (ع) در نامه 53 مى فرماید: با سه طایفه مشورت نكن: بخیل، که تو را از فضل و بخشش باز میدارد و از فقر و نیاز می ترساند، ترسو، که تو را از اقدام در امور سست می سازد و حریص، که به ناروا حرص و آز را در نظرت می آراید».
توجّه به نظر اکثریت و مشروعیت یافتن آن از ویژگیها و شاخصههای مهم حکومت دموکراتیک است. در قرآن کریم به امر شورا و مشورت گروهی چنین پرداخته شده که "وَشَاوِرْهُمْ فِی الاْ ئَمْرِ..."، "...وَ أَمْرُهُمْ شُورَیَ بَیْنَهُمْ"، حضرت علی میفرماید: "همواره با جمعیت های بزرگ باشید، چرا که دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید; چرا که انسان تک رو، طعمة شیطان است، همانگونه که گوسفند تکرو طعمه گرگ میشود."
1. آیات شوری مربوط به اموری هستند که میتواند نظر اکثریت در آن مؤثر باشد (مانند: برنامه ریزی اقتصادی) نه امور الهی که نظر اکثریت در آنها هیچ تأثیری ندارد (مانند: منصب الهی، امامت، وصایت) و...
2. دستهای از آیات و روایات به اجتماعی بودن نظر دارد. در مقابل فردگرایی و نه اقلیت و اکثریت مورد بحث. مانند سخن یاد شدة امیرالمؤمنین.
3. دستهای به پیروی از اکثریت در مقام عمل و اجرا نظر دارد، مانند آیات 43 سوره بقره و 43 سوره آلعمران، "و ارکعوا مع الرَکعین" و "و اسجدی و ارکعی مع الراکعین".
4. دستهای نیز به تبعیت از اکثر دعوت کرده، به خاطر این که به حق نزدیکند نه به خاطر کثرت افراد، مانند: مقبوله عمر بن حنظله در تعارض اخبار: "از خبر شاذّی که نزد اصحاب مشهور نیست دست فروگذار; چرا که در آنچه مورد نظر همه است، شکی نیست." کشف واقع در این جا نه به خاطر اکثر بودن افراد است، بلکه به خاطر کثرت تتبعّ و تحقیقی است که احتمال رخ دادنش در اکثریت، بیشتر از اقلیت است و اگر این طور نبود، اجماع بدون کشف از قول معصوم باید حجت میشد.
----------
پایان بخش اول
..... ادامه دارد.