به نام خدای حسابگر،
همشهریان دانش دوست و دانشگاهیان فهمیده،
فرصتی که چندین بار وعده داده بودم تا مطالبی را در ارتباط با مسایل اخیر دانشگاه مطرح نمایم، فرا رسیده و مایلم تا جهت تنویر افکار عمومی و بازگو نمودن دیدگاههای خود و رفع برخی ابهامات تا جایی که اختیارات بنده و مصالح شهر و دانشگاه اجازه میدهد مطالبی را عنوان کنم.
نخست، خداوند حکیم را شاکریم که توانایی تحمل ناملایمات را به بنده و سایر دلسوزان شهر و دانشگاه عطا فرمود و با حکمت خود، انشاالله مسایل ختم به شر نشد. از همکاران صدیق و فهیم سپاسگزارم که در راه نجات دانشگاه از نامردمان و پشتیبانی از حقیقت تلاش کردند. از شیرزنان و پیلمردانی که متهورانه در این راه از آبرو و منافع شخصی گذر کردند و شجاعانه ایستادند، متشکرم. از دوستانی که تا آخر و برخی تا نیمه راه نه با بنده – بلکه با مصالح دانشگاه – بودند، قدردانی میکنم.
در این راه، عمده آسیبی که طبعاً از سوی برخی افراد بی ریشه، بی ایمان و بی وجدان، به شخص بنده و برخی همکاران دلسوز وارد شد، نشانه رفتن پیکانهای ناجوانمرد و زهراگین تهمت و افترا بود که بی وقفه از هر سو روانه میشد و صد افسوس که خریدار هم داشت، بهتان و حرفهایی که با کمی تأمل پی بردن به پوچی آنها کار دشواری نبود. بنده با خود عهد بسته بودم بعد از خاتمه این جریان - فارغ از نتیجه آن - از بدگویی و سعایت این افراد - که مسؤولیتی هم در پیشگاه خدایشان حس نمیکردند- چشمپوشی کنم، نکند خدای ناکرده به بغض شخصی مبدل شود. لذا، بدین وسیله اعلام میکنم بنده بدون هیچ نوع کینهای، از ایشان گذر کرده و از خداوند آرزوی هدایت آنها را دارم. با این که می دانم که شهامت یک عذرخواهی حضوری و یا غیرحضوری در این افراد وجود ندارد.
در مورد اتفاقات اخیر، همین بس که از مسؤولین شهرمان که از ایشان انتظار بیشتری می رفت، گلایه کنیم و سایرینی که بیش از این هم از آنها انتظار نمی رفت، را توصیه کنیم که از بابت اعمالشان به خدا پناه ببرند. امیدوارم این قضیه تلنگری برای مسؤولین ما باشد تا با همدلی در حل مسایل مهم شهری هوشیارتر، کوشاتر، صادقتر، بیملاحظهتر، جدیتر، قاطعتر و قویتر عمل نمایند تا اعتماد و اعتقاد مردم به آنها ضعیفتر از این نشود. گفتنیها در این باب را به قول دوست عزیزم – مهندس نایبی- دفن میکنیم که مثنوی هفتاد من کاغذ است، اما پر واضح است که مسایل این چنینی، در اذهان عمومی تلنبار و به صورتی فراموش نشدنی حک شده و بازتاب آن در آینده نمود خواهد یافت.
در خصوص رییس جدید دانشگاه آقای دکتر سلمانپور، بحثی نیست که اگر ایشان شرایط واقعی واحد را درک نمایند و آگاهانه گام در این عرصه نهاده باشند، عیناً با پذیرش این مسؤولیت فداکاری نموده اند. قضاوت اولیه بنده تنها با یک برخورد، حاکی از این بود که ایشان با کمترین اطلاعات و توصیهها روانه واحدی چنین بحران زده شده اند و بدون تعارف باید گفت که شناخت ایشان در هیچ برهه ای به اندازه شناخت چندین و چندساله همکاران اصیل و باسابقه و تیزبین نخواهد بود، توصیه اکید بنده و همکاران صدیق به ایشان این است که وقت بیشتری را برای شناخت افراد بگذارند و از افراد سالم و بدون توقع داخل مجموعه – نه منافع پرستان و مصالح خواهان – کمک بگیرند.
بدون شک، هدف تمام عزیزیان از ایجاد تغییر در دانشگاه، علاوه بر درخواست از رییس واحد به حضور، دقت، تعصب و هوشیاری بیشتر در قبال مسایل، تأکید روی برچیده شدن فساد، قانونی شدن امور، خارج شدن دانشگاه از محلی به عنوان حیاط خلوت تجمع افرادی با مطامع شخصی و جناحی خارج از مجموعه، جمع شدن رانت های پنهان و آشکار، خارج کردن وابستگی واحد به شخص و ستاد و جناح، قطع سوء استفاده های شخصی برخی مسؤولین و در کل رسیدن دانشگاه به نهادی پاک و علمی بود و اگر اینها محقق شود چه تفاوتی می کند که چه کسی عهده دار مسؤولیت است. اگر رییس جدید دانشگاه در این راستا قصد حرکت و ایجاد تغییر دارد، توصیه بنده به همکاران و تمام افراد صاحب آگاهی، کمک و یاری به ایشان است. بنده نیز در راه مصالح دانشگاه از هیچ تلاشی کوتاهی و از هیچ کمکی دریغ نخواهم کرد. هر چند ترجیح بنده مثل سابق مشاورت در قالبی غیر رسمی است. چرا که بنده در مسؤولیت های اجرایی متعدد، به اندازه کافی و در حد اشباع برای دانشگاه ادای دین و وظیفه نمودهام.
در ادامه، ضمن درخواست متواضعانه از رییس محترم دانشگاه به هوشیار بودن از احاطه شدن توسط افراد معلوم الحال - و مگسان پای ثابت اطراف شیرینی ریاست- ضمن دقت و قاطعیت و بدون اجازه دخالت و توصیه به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از مجموعه و با در نظر گرفتن نظر اکثریت مجموعه و دریافت مشاوره از افراد با تجربه و مثبت و بی چشمداشت و غیر وابسته، با توجه به فوت فرصتهای طلایی، به انتخاب سریع و دقیق همکاران نزدیک خود عمل نموده و ضمن آگاهی از اشتباههای رؤسا و مسؤولین گذشته از گام نهادن در راه های مشتبه گذشته پرهیز نمایند. حفظ استقلال دانشگاه در عین تعامل با مسؤولین شهرستان هنری است که از ایشان انتظار میرود. نجات دانشگاه از وضعیت فرهنگی و اقتصادی بحران زده کنونی بایستی جزو دغدغه های اصلی ایشان باشد، هر چند همگان به دشوار بودن این وظیفه اذعان دارند. در ضمن، واحد میانه برخلاف تصور، از قحطی مردان و زنان سازنده و نوابغ متفکر و اجرایی برخوردار نیست. از آقای دکتر سلمانپور درخواست میشود ضمن اعتماد به افراد داخل مجموعه از پتانسیل با ارزش و نیروهای با انرژی و قابل اعتماد در داخل واحد استفاده نمایند.
مجدداً، از تمامی عزیزان دانشگاهی و صاحبان اندیشه اثرگذار و تفکر سازنده درخواست میکنم تا براساس مصالح دانشگاه و وظیفه شهروندی و دانشگاهی، از هیچ کمکی به شخص دکتر سلمانپور و همکارانشان دریغ نکنند.
در آخر، همچنان به کرم خداوند امیدواریم که معضلات پیچیده دانشگاه در نهایت به خبر ختم شده و دست سودجویان و منفعت طلبان کوتاه و حقوق آسیب دیدگان احیا شود.
امیدوار و معتقد به وعده پروردگار که ان الله مع الصابرین.
سلیمان جمشیدی
31 شهریور 1392