کد خبر: ۱۶۷۳۳
۱۹۰۸ بازدید
۲۵ دیدگاه (۲۵ تایید شده)

استحاله لابی گری و تبدیل آن به ناهنجاری های اجتماعی (1)

۱۳۹۲/۹/۵
۱۵:۲۲

 

قسمت اول که قبلاً منتشر شده است:

 

پیشگفتار

لابی از کلمه lobby Run به معنی راهرو مشتق شده‌ است. از این رو، امروزه الفاظی مانند لابی هتل و آپارتمان در محاورات روزمره و نیز لابی مجلس در ادبیات روزنامه­نگاری متداول شده است. در علوم سیاسی، لابی‌گری  (lobbying) رفتاری است که منظور آن، تلاشِ قانونی برای گسترش نفوذ یک دیدگاه و نقطه نظر مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا در افکار عمومی و یا در سطوح پایین­تر در شهر، جمع، نهاد یا مجموعه است و نوعاً با مشورت، همه­پرسی ارتباط تنگاتنگ دارد. لابی‌گران واقعی با کمک و به کارگیری روش‌های حقوقی و مدیریت مفید روابط اجتماعی، برای رسیدن به اهداف خود تلاش می­کنند. گروه‌های ذی‌نفوذ لابی (لابیست­ها) به کسانی گفته می‌شود که برای تأثیرگذاری بر روند تصمیم‌گیری‌های سیاسی – اجتماعی یا تأمین منافع خاص وارد عمل می‌شوند.

 

پیشینه لابی­ و لابی­­گری

لابی­گری در ایالات متحده آمریکا با تشدید مهاجرت به این کشور در قرن نوزدهم (دهه 1830) متولد و عمومیت یافت. در کتاب "مارک و پلو" داستان سفر منصور ضابطیان به چند کشور آمده است که «نزدیک کاخ سفید یک هتل قدیمی هست به نام هتل ویلارد که لابی نسبتا بزرگی دارد. اتفاقا آنچه این هتل را معروف کرده همین لابی است. سال ها پیش رییس جمهوری وقت آمریکا عصرها که می خواسته خستگی در کند از کاخ سفید قدم زنان به هتل می­رفته در لابی می­نشسته و قهوه سفارش می­داده است. بسیاری از مردم و صاحبان صنایع یا هنرمندان که مشکل داشته اند و دست شان به رییس جمهوری نمی­رسیده میزهای اطراف رییس جمهور را رزرو و دو تا دوتا درباره مسایل مملکت طوری حرف می­زدند که صدای شان به گوش رییس جمهور برسد  و غیر مستقیم روی او اثر بگذارد. حتی بعضی ها هم پیشتر می­رفته و مستقیماً با خود رییس جمهور گفت و گو می­کردند و اصطلاح لابی کردن دقیقا از همین جا ریشه گرفته است» در حال حاضر نیز، سیاستمداران امریکا در راهروها جمع و در مورد خاصی به مشورت و لابی می­پردازند. در معنای سیاسی شاید هیچ کشوری به اندازه ایالات متحده آمریکا، ارزش و جایگاه لابی را به خوبی درک ننموده و فرایند لابی و نحوه فعالیت لابی‌گران را به خوبی نشناخته است. بدون شک درک ساختار سیاسی و نحوه فعالیت حکومت در آمریکا بدون درک و شناخت لابی و لابی‌گر غیرممکن بوده و تا حد زیادی ناقص خواهد بود چرا که لابی و لابی‌گر در طول حیات سیاسی این کشور به جزئی از فرهنگ لغات سیاست آن و بخش مهمی از روند قانونگذاری یا اجرای قانون تبدیل شده است. در برخی از کشورها، دفاتر ویژه‌ای به نام «دفاتر لابی‌گری» وجود دارند که در ازای دریافت پول به تلاش برای پیشبرد حمایت از یک دیدگاه خاص به‌وسیله نفوذ در دولت و افکار عمومی می‌پردازند.

لابی به معنای عام یعنی درخواست از کسی یا تحت فشار گذاشتن او برای انجام کاری و در معنای خاص و سیاسی یعنی تلاش برای تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های حکومت و تأمین منافع گروه‌های ذی‌نفوذ. این واژه در ادبیات سیاسی به معنی اعمال نفوذ بر سیاست‌مداران از جمله بر نمایندگان مجالس است. لابی­گری در گفتارها و نوشتارهای سیاسی با اهداف مختلف صورت گرفته و دارای دو بار مثبت و منفی است.

 

لابی­گری مثبت و واقعی و جنبه های آن

علی­رغم برداشت­های عمدتاً منفی از این کلمه، لابی­گری دارای طبیعت ناپسند و لابی­گری صحیح و مثبت به هیچ وجه غلط نیست و نباید هم باب آن بسته شود. در تمام مذاکرات داخلی و خارجی بحث برای تفاهم و همفکر نمودن طرف مقابل، عرف و رسم متداولی است. گوناگونی و تنوع در نظرات و دیدگاه­ها امری طبیعی است ولی این طور هم نیست که با یک صحبت و بحث ساده، همه دیدگاه­های یک فرد عوض شود ولی می­توان به تصحیح و یا تغییر آن در جهت مثبت کمک نمود. این عوامل نامطلوب تأثیرگذار بر لابی­گری هستند که آن را به سمت و سوی بار منفی­ معنایی می­کشانند. در فرهنگ عمومی ما واژه "لابی­گری" مفهومی منفی داشته و استفاده از آن با رانت اشتباه گرفته می­شود. در حالی که همراه کردن دیگران در مسیر خود برای دستیابی به اهداف مشترک چندان هم بد نیست.

واقعیت این است که هر گاه طیف منتصب به یک تفکر سیاسی که در عرصه رقابت پیروز می شوند، دنبال منافع حزبی نیز هستند و برای دستیابی به اهداف و جامه عمل پوشاندن به شعارهایشان پیگیر دستیابی به مناصب مدیریتی اند که تا اینجای کار هیچ عیب و ایرادی هم ندارد، بلکه ممدوح و پسندیده هم هست. این لابی­ها و لابی­گری­ها مربوط به دورۀ  و طیفی خاص نبوده بلکه در همۀ عرصه­ها ادوار و در همه گروه­ها و جناح­ها بوده و هست.

 

جنبه های مثبت لابی­گری را می توان در موارد زیر یافت:

لابی­گری اسلامی که همان "امر به معروف و نهی از منکر" است.

مشورت­ دادن بی­طرفانه و کمک به قضاوت­های منصفانه

اطلاع رسانی و آگاه سازی صحیح

انتقال و تفهیم مسایل گنگ و پیچیده از افراد متخصص به سایرین

همفکری در جهت حل مسایل بدون جهت­گیری شخصی و جناحی

تفاهم بر سر موضوعات مورد بحث و درگیری

برطرف کردن سوء برداشت، سوء تفاهمات و ذهنیات

بحث و سنجش همه جانبه در راستای روشن شدن حقایق و تصمیم گیری بر اساس تعقل

قانونی و سنجیده ساختن تصمیمات و اظهار نظرها

اجرایی و نهادینه کردن فرهنگ خرد جمعی و دموکراسی صحیح

لابی گری به عنوان یک فن سیاسی برای بهبود روابط خارجی

کمک به رواج فرهنگ مردم گرایی دموکراتیک

مثبت سازی دیدگاه منفی کاذب در مورد یک شخص، پدیده، مسأله و ...

کمک به رفع پدیده حزب‌هراسي

 

بخش دوم: 

 

استحاله لابی­گری به ناهنجاری های اجتماعی

لابی و لابی­گری، ماهیت و طبیعتی سراسر خیر و سودمند دارد و در واقع تبلور مضامین اخلاقی دینی، عرفی و انسانی چون مشاوره، بهره گیری از خرد جمعی، عمل به امر به معروف و نهی از منکر و تصمیم گیری بر اساس عقل و علم است. متأسفانه این خصیصه گروهی و جمع­گرایانه، در جامعه ما که چرخش به فردگرایی به جای کار گروهی وجود دارد، به دلایل متعدد و به صور مختلف انحراف یافته است. در حقیقت، به بیراهه کشاندن لابی­گری، سوء استفاده اشخاص از فرصت دموکراسی است که در اختیار آنها قرار گرفته است. فارغ از دنبال دلایل گشتن، که نوعاً همه این انحرافات ریشه در خودخواهی­ها و جهالت نوع بشر دارد، این قاعده مفید و استوار بر پایه­های انسانی، به شکل­های بسیار متنوع تغییر و گاه تا مرز استحاله و تبدیل شدن به پدیدۀ معضل­گونۀ دیگری دچار دگرگونی شده است. امروزه لابي‌گري با خودنمایی در اشکال و چهره­های کریه، به نوعی انحراف سیاسی و اجتماعی بدل شده که در واقع به جای زشت­نمایی واژۀ لابی­گری، نامی دیگر بایستی برایش دست و پا و جستجو کرد. تصحیح و بازترمیم این انحرافات به دلیل ریشه داشتن در خصایص فرهنگی، بس دشوار و زمان بر به نظر می­رسد. در ادامه به انحراف لابی­گری و دور شدن از مفهوم اصلی آن و نزدیک شدن به مفاسد اخلاقی و ناهنجاری­های اجتماعی در جامعه پرداخته می­شود. این مقاله انتقاد و هشداری است دلسوزانه برای کارآمدی بهتر و بهبود عملکرد مسولین و فریادی است بر این که لابی گری در کشور ما ابعادی ناپسند به خود گرفته است.

 

1 - لابی­گران سهم خواه، مصلحت اندیشی سودجویانه

ایراد اساسی بر لابی­گری­های افراطی این است که افراد اکثراً دنبال سهم­خواهی برای خود، نزدیکان و دوستان خود هستند و عمدتاً جایگاه مسولیتی فرد، به ارتباطات وی و حمایت دوستان ذی نفوذ و لابی­گرش مربوط می­شود تا شایستگی و توانمندی­های واقعی­اش. چه بسیار افراد شایسته و توانمندی که به سبب برخورداری از حجب و حیا، مناعت طبع و وقار در پس پرده­ها، از چشم پنهان مانده و افرادی دیگر، عاری از هر تفکر و تخصصی و در عوض متخصص در چانه­زنی و زد و بند و در یک کلام، فرصت طلبی صحنه گردان و همه کاره می­شوند. این آسیب غالباً بیشتر گریبان­گیر مدیریت­های میانی و پایین­تر از آن در جامعه ماست. لابی­گران هر چه خُرده­پاتر می­شوند مطامع و خواسته­هایشان کوچکتر و کوته­نگرانه­تر و مقطعی­تر می­شود. تلاش برای تصاحب هر نوع سهم مادی، جایگاهی و منفعت­خواهانه شخصی، جهت­گیری عمده این افراد در عرصه لابی­گری منفی است. شخص لابی­گر تنها و تنها یک چیز و آن هم فریاد نفس درون خود را می­شنود و هیچ مقوله دیگری را اعم از مصالح اجتماعی و جمعی مهم نمی­داند. هر گزینه و گزینش ناثوابی که با منفعت هر چند کوچکش همخوان باشد، پذیرفتنی و هر مصلحتی که نفعی برای خود در آن متصور نباشد، مردود است و باید دست به لابی­گری برای براندازی آن بزند. در این وادی، فرد لابی­گر در اغلب مواقع فهم و درک لازم را از اطراف خود دارد، اما نفس بیمار و در نتیجه ملاحظه یک سری منافع، وی را بر آن می­دارد تا بدون در نظر گرفتن مصلحت واقعی و خارج از چارچوب وجدان وارد عمل شود.

 

 

2 - زد و بندهای پشت پرده، معامله­گری­ها 

ساخت و پاخت­ها، بده بستان­ها، معامله­گری­های سودجویانه پایاپای دو یا چندطرفه، مبنای تصمیمات کلیدی غلط و خیانت­وارانه شده و وجدان ها زیر پا گذاشته می شود و در نهایت تبعات خانمان­برانداز و غیرقابل جبران این نوع لابی­گری منفی نمایان و گاه تا تاریخ یک کشور، شهر، نهاد و مجموعه عمق می­یابد. استحاله لابی­گری به دریافت رانت­های اقتصادی، حق­السکوت­ها و رشوه­های ریز ویژۀ آفتابه­دزدها و درشت ویژه شتردزد­ها و جفت و جور شدن یک شبه وام­های بودار بانکی و چشم­پوشی از تخلفات اداری و مالی از مصادیق زد و بندهای شوم اقتصادی لابی­گران معامله­گر است.

 

 3 رودربایستی

لابی­گران گاه از رفاقت، موقعیت بالاتر، ساده­انگاری، تحت فشار قرار دادن طرف مقابل از جهات مختلف، یادآوری و منت نهادن بر همکاری و هم­رآیی های پیشین، سوء استفاده و وی را هم­راستای نظر و در حقیقت همسو با مطامع خود می­سازند. لابی­گران این چنینی به شکلی حرفه­ای و برنامه­ریزی شده در اطرافیانِ مؤثر ایجاد دِین کرده و در مواقع مناسب با به رخ کشیدن آشکار و یا غیرمستقیم آنها، فرد مقابل را به صورت کاملاً مسالمت­آمیز تحت فشار و رودربایستی برای تلافی و انجام اقدام متقابل قرار می­دهند و انتهای غالب این تله­چیدن­ها، به دوزلاخ (ببخشید معادل فارسی پیدا نکردم) کشیده شدن افراد توسط لابی­گر سیاه­اندیش است.

 

4 - لابیگری هوچیگری

هوچی­گری در واقع، سفسطه، شلوغ‌کاری و ایجاد هیاهو به سود خود است که متأسفانه در عین سهولت انجام، اثرگذارترین نوع لابی­گری منفی نیز هست. هوچی­گر معمولاً عوام را گمراه کرده و در ظاهر برای منافع آنان و در باطن به سود خود عمل می­کند. رواج و استیلای فرهنگ هوچی‌گری در جامعه بسیار خطرناک است. در حقیقت بایستی جامعه را عقلا اداره کنند نه انسان‌های افراطی هوچی‌گر، کینه‌جو و جنجال‌آفرین و صدالبته حرفه­ای. نمونه ای از این هوچی­گری را در لابی اسراییل علیه پرونده اتمی ایران و لابی­گری مثبت سیاستمداران لایق و طرف­های مذاکره کننده شان می توان به عینه مشاهده کرد. هوچی­گری انتخاباتی با لابی­گری­های ناشایست، موج سواری با وعده­های غیرواقعی و عمدتاً عوام­فریب و گاه خواص­پسند و روشنفکرمآبانه هم نوعی هوچی­گری است که متأسفانه در حد اعلا مد شده و افسوس که هنوز هم کارگر است و در آن نه سجایای دینی و نه وجدان و نه انسانیت اندک جایگاهی دارد. هوچی­گری رسانه­ای هم کم در کشور ما رایج نیست. مروری بر تیتر برخی روزنامه­های چند ساله اخیر بیانگر این واقعیت خواهد بود. در اصل، لابی‌های موفق نه تنها هوچی‌گری نمی‌کنند بلکه با ایجاد فکر استراتژیک و از طریق این فکرها و خوراندن آن به دستگاه‌های قانون‌گذاری و سیاسی، منافع و مصالح همگان را تأمین می‌کنند.

 

 5 لابی­گری و جرم­سازی و تهمت­زنی

حمله، توهین و پرونده‌سازی، تصنع اتهامات نادرست، پیراهن عثمان کردن نقاط ضعف، بازی با آبرو و تخریب جایگاه افراد برای بالا بردن خود و به رخ کشیدن قدرت به ناجوانمردانه­اترین و غیراخلاقی­ترین روش­ها، استفاده ناصحیح از لابی­گری است که در آن لابی­گران به خیال خود جایگاه رقبا و غیرخودی­ها در ذهن مخاطبان را هر چند مقطعی (و البته در مقطعی حساس و اثرگذار) کمرنگ می­کنند و غالباً هم موفق می­شوند. غافل و شاید آگاه از این که این جایگاه بعد از رفع سوء تفاهمات و رفع اتهامات و اثبات  برائت فرد، بالاتر نیز خواهد رفت. اما آنها نیک می­دانند که این تنویر و تصحیح زمان­برِ افکار عمومی و ترفیع جایگاه فرد، زمانی اتفاق خواهد افتاد که برای انجام مصلحت حقیقی دیر شده و تیرشان به هدف خورده و لزوماً بیمی از وقوع آنچه دلخواهشان نیست نخواهند داشت. این نوع لابی­گری منحرف، مشخصاً در مواردی که فردی غیروابسته، غیرمعامله­گر و باج­نده در آستانه پبشنهاد شدن یا پذیرش مسولیتی است نمود می یابد و نشانه رفتن پیکان های جرم­سازی و تهمت­زنی به سمت فرد، هوچی­گری واقعی را معنا می­بخشد. هوچیگران به لحاظ ماهیتی که دارند و جنجال­هایی که با حرف­ها و تهمت­های عوام­پسند و غیرواقع و نامربوط عَلم می­کنند، بیشترین تأثیر را بر تصمیم گیرندگان بالادست گذاشته و در پشت پرده از آسان به مقصد رسیدن دروغ‌های شاخدار و کولی­بازی­های خنده­دارشان خرسند و ساده­لوحی و کوتاه­اندیشی افراد را به مضحکه و سخره می­نشینند. برعکس، این افراد در همان سمت و سویِ نیل به مطامع شخصی، از افراد سخیف و ضعیف، قهرمان­سازی کرده و آینده ای تاریک برای سایرین و به ظاهر روشن برای خودشان را رقم می­زنند.

 

پایان قسمت دوم

ادامه دارد.....

 

قسمت سوم مقاله نیز در لینک زیر منتشر شده است:

 

http://www.vom.ir/آرشیو-مطالب/مطالب-آزاد/17110-انحراف-در-لابی-گری-قسمت-2

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۲/۹/۲۶ ۱۴:۴۵
[quote name="دکتر سلیمان جمشیدی"][quote name="سینا میانه"]آقای دکتر با سلام و احترام، لابی گری مثبت در محیط علمی چگونه تحقق می یابد؟ با توجه به احترامات حاکم بین استاد و دانشجو روند لابی گری چگونه می تواند شکل بگیرد و پرسنل ستادی دانشگاه چگونه می توانند به شکل گیری صحیح لابی گری در این محیط کمک نمایند؟[/quote]

سینای عزیز،
طی این مدت که با این سایت آشنا شده ام شما را فردی تیزبین، نکته سنج و راست اندیش یافتم. انسان های هوشیار و صاحب تفکر صحیح، قلیل اند.
در پاسخ به سوال جنابعالی باید عرض کنم، در فضاهای دانشگاهی تنها و تنها یک چیز می تواند به عنوان لابی گری مثبت ارزیابی شود و آن انتقال نظرات برخاسته از دانش ناب و آگاهی هوشمندانه، عمیق و شفاف از اشخاص، رویدادها، پدیده های اجتماعی و ... است. اعتمادی که بین استاد (به معنی واقعی) و دانشجو (باز به معنای واقعی) وجود دارد، (به این لحاظ که دانشجو همواره استاد را در سطحی بالاتر از درک و دانش خود می داند) این زمینه را فراهم می آورد که نفوذ گفتار استاد در دانشجویان با سرعت و قوت بیشتری شکل گیرد.
اگر اساتید (منظورم باز اساتید واقعی و از صافی رد شده اند نه کسانی که تنها از تمام مشخصات یک استاد تنها نام آن را یدک می کشند) بدون چشمداشت، حب و بغض، جبهه گیری، جناح پسندی و در یک کلمه ملاحظات مصحلت اندیشانه به آگاه نمودن دانشجویان، سایر همکاران و در کل قشر عامه جامعه بپردازند، دیگر چه کسی جرات و تصور عوام فریبی را می کند و چه کسی با فریب عوام به ریش من و شما و لب گزیدن ها و به پیشانی زدن های خواص خواهد خندید؟؟
راه حل دیگر داشتن تشکیلات قوی دانشگاهی است که تا جایی که بنده در این مدت چندین سال خدمت دانشگاهی متوجه شده ام از شکل گیری چنین تشکل هایی هراسی معنی دار وجود دارد. مطمئنا توان لابی گری مثبت این تشکل در صورتی که متشکل از برگزیدگان و نوابغ دانشگاهی باشد، تأثیرش در جای جای جامعه شگفت آور و غیرقابل تصور خواهد بود.[/quote]
من با نظر جنابعالی در ارتباط با اساتید برگزدیده بسیار موافق هستم . نمونه این اساتید در دانشگاه های معتبر نظیر شریف و امیرکبیر و علم و صنعت وجود دارد جاییکه اساتید بزرگوار اسمشان برای دانشجو اعتبار و گفتارشان راه حل صنعت امروز و کردارشان رفتارهای مدیریتی مدیران موفق جامعه را شکل می بخشد. درود بر تمام اساتید محترم که در س زندگی را بدون هیچگونه چشمداشتی به ما منتقل نمودند. آفرین بر تمام آنها
۹۲/۹/۲۱ ۰۵:۰۶
[quote name="دانشجو"]دست همه شما رو شده دیگه ساکت باشید و نذارین بیشتر از این آبروتون بره. همه ما دانشجویان حامیان دکتر جمشیدی هستیم و به صداقت و پاکی ایشان ایمان داریم و امیدواریم شاهد موفقیت های روزافزون ایشان باشیم.[/quote]

حامی بودن اول راه است قدم بعدی به نظر شما چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من حامی هستم کافی نیست شما هم حرکت نمایید
۹۲/۹/۲۱ ۰۵:۰۵
[quote name="همکار"]اگر چند نفر مثل شما مسائل جامعه را نقد میکردند شاید جامعه ما عاری از افراد سودجو و خدانشناس بودند.[/quote]
همین کار هم صورت می گیرد و اون شاید مورد نظر شما در حال تبدیل به فعل قطعی می باشد
۹۲/۹/۱۸ ۱۹:۰۹
[quote name="سینا میانه"]آقای دکتر با سلام و احترام، لابی گری مثبت در محیط علمی چگونه تحقق می یابد؟ با توجه به احترامات حاکم بین استاد و دانشجو روند لابی گری چگونه می تواند شکل بگیرد و پرسنل ستادی دانشگاه چگونه می توانند به شکل گیری صحیح لابی گری در این محیط کمک نمایند؟[/quote]

سینای عزیز،
طی این مدت که با این سایت آشنا شده ام شما را فردی تیزبین، نکته سنج و راست اندیش یافتم. انسان های هوشیار و صاحب تفکر صحیح، قلیل اند.
در پاسخ به سوال جنابعالی باید عرض کنم، در فضاهای دانشگاهی تنها و تنها یک چیز می تواند به عنوان لابی گری مثبت ارزیابی شود و آن انتقال نظرات برخاسته از دانش ناب و آگاهی هوشمندانه، عمیق و شفاف از اشخاص، رویدادها، پدیده های اجتماعی و ... است. اعتمادی که بین استاد (به معنی واقعی) و دانشجو (باز به معنای واقعی) وجود دارد، (به این لحاظ که دانشجو همواره استاد را در سطحی بالاتر از درک و دانش خود می داند) این زمینه را فراهم می آورد که نفوذ گفتار استاد در دانشجویان با سرعت و قوت بیشتری شکل گیرد.
اگر اساتید (منظورم باز اساتید واقعی و از صافی رد شده اند نه کسانی که تنها از تمام مشخصات یک استاد تنها نام آن را یدک می کشند) بدون چشمداشت، حب و بغض، جبهه گیری، جناح پسندی و در یک کلمه ملاحظات مصحلت اندیشانه به آگاه نمودن دانشجویان، سایر همکاران و در کل قشر عامه جامعه بپردازند، دیگر چه کسی جرات و تصور عوام فریبی را می کند و چه کسی با فریب عوام به ریش من و شما و لب گزیدن ها و به پیشانی زدن های خواص خواهد خندید؟؟
راه حل دیگر داشتن تشکیلات قوی دانشگاهی است که تا جایی که بنده در این مدت چندین سال خدمت دانشگاهی متوجه شده ام از شکل گیری چنین تشکل هایی هراسی معنی دار وجود دارد. مطمئنا توان لابی گری مثبت این تشکل در صورتی که متشکل از برگزیدگان و نوابغ دانشگاهی باشد، تأثیرش در جای جای جامعه شگفت آور و غیرقابل تصور خواهد بود.
۹۲/۹/۱۸ ۱۸:۵۴
[quote name="سینا میانه"][quote name="دانشجو"]به امید روزی هستیم که تمامی عوامل فساد و مخرب از جامعه ما تهی شوند و انسان های عالم و دانا جای آنها را بگیرند تا جامعه ما نیز پیشرفت های چشمگیری داشته باشد. انشاالله[/quote]

از شما حرکت از خدا برکت. انسان های متعهد و متخصص شما هستید و با حرکت مثبت شما عوامل فساد و مخرب دیگر جسارت حضور نخواهند داشت.[/quote]

تلاش در راه خدا و خلق خدا نه خستگی می شناسد و نه شکست. نتیجه آن همه تلاش برای اصلاح دانشگاه را مشاهده می فرمایید. البته به ایده آل ترین شکل ممکن، ممکن است نباشد ولی با گذشته قابل قیاس نیست.
مسائل شهرمان نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر کسانی با خلوص نیت و خیرجویی و دور از هوای نفس به پا خیزند، عاقبت این شهر هم به روشنایی و موفقیت ختم خواهد شد.

به امید آن روز عزیز
۹۲/۹/۱۸ ۱۸:۰۹
آقای دکتر با سلام و احترام، لابی گری مثبت در محیط علمی چگونه تحقق می یابد؟ با توجه به احترامات حاکم بین استاد و دانشجو روند لابی گری چگونه می تواند شکل بگیرد و پرسنل ستادی دانشگاه چگونه می توانند به شکل گیری صحیح لابی گری در این محیط کمک نمایند؟
۹۲/۹/۱۸ ۱۸:۰۲
[quote name="دانشجو"]به امید روزی هستیم که تمامی عوامل فساد و مخرب از جامعه ما تهی شوند و انسان های عالم و دانا جای آنها را بگیرند تا جامعه ما نیز پیشرفت های چشمگیری داشته باشد. انشاالله[/quote]

از شما حرکت از خدا برکت. انسان های متعهد و متخصص شما هستید و با حرکت مثبت شما عوامل فساد و مخرب دیگر جسارت حضور نخواهند داشت.
۹۲/۹/۱۸ ۱۷:۵۹
[quote name="همکار"]اگر چند نفر مثل شما مسائل جامعه را نقد میکردند شاید جامعه ما عاری از افراد سودجو و خدانشناس بودند.[/quote]

حتما با همراهی چند نفر از بین من و شما مسیر پیشرفت هموارتر خواهد شد
۹۲/۹/۱۷ ۱۶:۵۱
[quote name="همکار"]اگر چند نفر مثل شما مسائل جامعه را نقد میکردند شاید جامعه ما عاری از افراد سودجو و خدانشناس بودند.[/quote]

همه سروران ارجمند لطف دارند.
متاسفانه گوشی شنوا و پذیرا جستجو می کنم که نیست. آن که باید بخواند و بداند، نمی داند که باید بداند.
شنیده ها حاکی است که حتی بعضی ها از این نوشته ها رنجیده و برخی ترسیده اند.
ظاهرا این حق را هم برای امثال بنده قایل نیستند که کج روان را به اطاعت از اخلاقیات و انسان منشی و خدامحوری دعوت کنیم و انسان های اسیر در کلیشه های خویش ساخته را تلنگری بزنیم.
۹۲/۹/۱۷ ۱۴:۵۵
اگر چند نفر مثل شما مسائل جامعه را نقد میکردند شاید جامعه ما عاری از افراد سودجو و خدانشناس بودند.
۹۲/۹/۱۷ ۰۹:۲۳
دکتر خسته نباشید لیاقتتون مشخص بود مشخص تر شد چقدر خوب به مباحث علم اجتماعی وادبیات مسلط هستید غیرت اجتماعی شما قابل ستایش است .
۹۲/۹/۱۷ ۰۷:۲۸
ضمن تشكر از تمامي عزيزان، درخواست دارم مطالب را به نقد بنشينند تا از حاشيه پردازي پرهيز و نتيجه عيني و واقعي حاصل شود.
۹۲/۹/۱۶ ۱۹:۵۲
آقای دکتر عزیز همه ما از شما حمایت میکنیم و میگوییم که تا آخرین لحظه تنهایتان نمیگذاریم، شاید با این کار قطره ای باشیم در دریای بیکران محبت های شما استاد بزرگوار.
۹۲/۹/۱۵ ۱۷:۵۱
دست همه شما رو شده دیگه ساکت باشید و نذارین بیشتر از این آبروتون بره. همه ما دانشجویان حامیان دکتر جمشیدی هستیم و به صداقت و پاکی ایشان ایمان داریم و امیدواریم شاهد موفقیت های روزافزون ایشان باشیم.
۹۲/۹/۱۵ ۱۷:۴۱
چه شعاری؟! همه شما و ما میدانیم حقیقت تلخ است.
۹۲/۹/۱۳ ۰۷:۰۳
شعار را ارباب عوام فریب می دهد نه بنده رعیت غریب.
۹۲/۹/۱۲ ۱۷:۱۶
[quote name="همشهري"]شعار بسه[/quote]

همشهری عزیز و محترم
بنده هم با شما کاملا موافقم. شعار بسه مسولین، عمل کنید به وعده ها.
۹۲/۹/۱۲ ۰۹:۰۶
شعار بسه
۹۲/۹/۱۰ ۰۰:۵۱
آقای دکتر واقعا سخنی که از دل بر آید بر دل نشیند
۹۲/۹/۸ ۲۱:۲۳
با تشكر از همه دوستان. بنده فعلا در اين حد و به اين شكل مي توانم اثرگذار باشم و تا نفسي باقي است براي شهر عزيزمان بدون واهمه از هيچ ديو و ددي تلاش خواهم كرد.

همه صاحبان انديشه به جاي نشستن و بي تفاوت بودن بايستي براي روشنگري به پا خيزند.
۹۲/۹/۸ ۲۰:۳۰
به امید روزی که همه نخبگان شهرغیرت ومردانگی دکتر جمشیدی را داشتند .وزندگی کوفه مسلکی را رها کرده وبه دنبال حقیقت وبیان مصادیق خائنین ومزدوران تاریخ میانه مظلوم باشند تا با روشنگری ها نقاب بد ذاتان کنار رفته وخیل عظیم گمراهان وهمراهان به انسانهای وارسته تبدیل گشته تا میانه ای اباد را شاهد باشیم اگر صاحبان زر و زور وتزویر بگذارند .و آه مظلومان روزی دامن ظالمان را خواهد گرفت اگر دیر بجنبندشاید عمده ساکنین و ساکتین مردم شریف میانه باشند که خود در اتشی که هیزم بیار معرکه بوده اند بسوزند همچنان که گرفتارشان هستند...
۹۲/۹/۸ ۱۳:۴۸
احسن دکتر عالی بود و متاسفانه فرهنگهای غلط معامله گری و لابیهای مالی آنچنانی در شهرستان ما بیش از اندازه وجود دارد و مافیاهای قدرت و ثروت همچنان مشغول تاخت و تاز هستند انشاا... روزی برسد که مردم غیرتمند و آگاه تکلیف خودشان را با اینان معین کنند.
۹۲/۹/۸ ۱۰:۳۱
هیچ کس حرفی برای گفتن نداره. به قول دوست عزیزمون مثل همیشه عالی و بی نظیره. منتظر ادامه مقالتون هستیم.
۹۲/۹/۸ ۰۷:۴۳
مثل همیشه عالی بود.
۹۲/۹/۷ ۲۱:۵۲
به امید روزی هستیم که تمامی عوامل فساد و مخرب از جامعه ما تهی شوند و انسان های عالم و دانا جای آنها را بگیرند تا جامعه ما نیز پیشرفت های چشمگیری داشته باشد. انشاالله

اخبار روز